تهران، شهري جذاب براي برنامه ریزان توسعه گردشگری

zargham

دکتر حمید ضرغام بروجنی- عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی

بهمن 91

مجری طرح جامع توسعه گردشگری استان تهران

 

 

گردشگري شهري ارمغان توسعه اقتصادي زمان حال

 

امروزه، همزمان با نهادينه شدن و طولاني تر شدن حق استفاده از مرخصي با حقوق و كاهش ساعات كار هفتگي، ميزان استفاده از تعطيلات كوتاه مدت (بويژه تعطيلات آخر هفته) افزايش چشمگيري يافته است. درنتيجه گردشگران و افرادي كه قصد گذران اوقات فراغت خود را دارند براي سفر به مكان‏هاي نزديك به محل اقامت خود تمايل بيشتر دارند و معمولاًبراي بازديد و گذران تعطیلات، به مناطق شهري نزديك سفر مي‏كنند. اين تغيير الگو در استفاده از تعطيلات كه ناشي از وجود زمان فراغت در هر هفته است، منجر به رشد گردشگري شهري شده است.زیراشهرهابا توجه به جاذبه ها و تسهيلات رفاهي و اقامتي موجود  بهتر مي‏توانند نیازها و خواسته‏هایتعداد زياد گردشگران را تأمین کنند.

گنجينه ها، نمايشگاه‏ها و مراكز خريد و فروش.مهم‏ترين جاذبه هايی هستند كه گردشگران را بسوي شهر مي‏كشند.توسعه و بهبود تجهيزاتارتباطي و اتصال شهرها  با گسترش زيرساخت‏هاي رفت و آمد، روز به روز بهتر مي شود و در نتيجه با شكل گرفتن بازارهاي تازه در شهرها، گردشگران به شهرها و گردشگري در مراكز شهري جذب شده و همراه با توسعه شهرها، گردشگري شهري نيز رواج مي يابد.

بازار گردشگري شهري

براي گردشگري شهري سه نوع بازار قابل تصور است :

الف) گردشگري شهري بين المللي

ب) گردشگري شهري خارجيان ساكن در كشور

ج) گردشگري شهري داخلي

بر خلاف گذشته كه گردشگري ويژه اشراف و سرمايه داران بود گردشگري شهري به تدريج در ميان همه لايه‏هاي جمعيت، بدون محدوديت، گسترش مي‏يابد و مردم،به مرور جذب سفر به مراكز شهري درون كشور مي‏شوند.

رشد شهرسازي و شهرنشيني نقشي اساسي در گسترش گردشگري شهري داخلي داشته و در بسیاری موارد روابط دوستي و خويشاوندي را استحكام بخشيده است. علاوه بر اين، بر خلاف ساير اشكال گردشگري كه به گونه چشمگيري وابسته به فصل هستند ويژگي گردشگري شهري، بهره‏مندي از وضعي ثابت از نظر توزيع زماني است. اين خصوصیت، از لحاظ اقتصادي و سازماني،بسیار قابل توجه است.

انگيزه هاي گردشگري شهري

گردشگري شغلي و سفرهاي تفنني در طول هفته و در زمان تعطيلات، مهم‏ترين انگيزه‏هاي گردشگري شهري اند. سفرهاي شغلي، مهم‏تر و منظم‏تر هستند و به جز تعطيلات آخرهفته، در ساير روزها (به استثناي تعطيلات ملي، مذهبي و ...) جريان دارند و مسافرت‏هاي تفنني در پايان هفته و تعطيلات چند روزه صورت مي‏گيرند.

مسافرت تفنني و تفريحي، در برگيرنده يك سوم انگيزه‏هاي گردشگري شهري است و شامل اقامت‏هايي است كه به‏طور متوسط سه روز طول مي‏كشد.

مسافرت‏هاي با انگيزه هاي اجتماعي(نظير ديدار با خانواده، بستگان، دوستان) و سهيم شدن در فعاليت‏هاي گوناگون نيز از انگيزه‏هاي گردشگري شهري به حساب مي‏آيند.

عوامل تاثيرگذار بر توسعه گردشگري شهري

منابع جذاب گردشگري شهري را مي‏توان به شش دسته متمايز تقسيم كرد:

1.      تأسيسات و تسهيلاتمهمان نوازی: اقامت، غذا و نوشابه، ترابری، بازرگاني و اطلاع رساني.

2.   تجهيزات مرتبط با گردشگري شغلي : مراكز همايش ها، فضاهاي مناسب مذاكره، تسهیلات مربوط به انجام امور و عقد قراردادها، و....

3.   ميراث شهري: بناهاي باستاني، نمايشگاه‏ها، گنجينه‏هاي گوناگون (داراي ارزش هاي چندگانه، موضوعي، گنجينه‏هاي طبيعي و گنجينه‏هاي ساخته‏ها)، كارخانه ها و كارگـاه‏ها، بوستان ها و باغ ها، و...

4.   تجهيزات تفريحي و سرگرم كننده ويژه : مرتبط با قلمروهاي ورزشي، بازي و سرگرمي، بوستان ها و فضاهاي نمايشي، مجتمع‏ها و آکواریم‏هاي آبزيان، پايگاه‏هاي سرگرم كننده در فضاي آزاد، ميدان اسب دواني، تيراندازي،باشگاه‏هاي ورزشي و...

5. رويدادها و فرصت‏ها : كه معمولا ايجاد تجهيزاتي ويژه يا ارزش بخشي و بازسازي يك محله جذاب و تفريحي را به دنبال دارند. خواه منظم باشند ( مانند : عيدها، جشن ها، كاروان هاي شادي، کنسرت‏ها، زيارتگاه‏ها، نمايش‏هاي گوناگون ) يا بصورت برگزاري نمايش هاي استثنايي.

6. رويدادهاي ويژه: شامل مواردي از قبيل رويدادهاي عظيم ورزشي نظير المپيك، جام‏هاي جهاني، رقابت‏هاي ملي و بين المللي، نمايشگاه‏هاي بـزرگ بين المللي تجاري، نمايشگاه‏هاي بزرگ نقاشي، مجسمه سازي و...، عيدها و جشنواره‏ها

شهر تهران

شهر تهران مركز سياسي و اداري كشور و مركز استان تهران در طول جغرافيايي 51 درجه و 15 دقيقه تا 51 درجه و 35 دقيقه و عرض جغرافيايي 35 درجه و 35 دقيقه تا 35 درجه و 50 دقيقه قرار دارد. اين شهر در اقليم مديترانه‏اي در دامنه جنوبي ارتفاعات البرز در كوهپايه‏ها تا دشت‏هاي كم‏شيب بر روي رسوبات آبرفتي دوران چهارم از ارتفاع 040/1 تا 480/1 متر از سطح دريا قراردارد. تهران در حوزه آبريز درياچه نمك، زير حوزه رودخانه‏هاي كرج و جاجرود قرار دارد.

حد طبيعي فضاي جغرافيايي پهنه تهران هم در كوه و هم در دشت به وسيله دو رودخانه جاجرود و كرج مشخص مي‏شود. اين دو رودخانه كوهستان البرز مركزي را در ديواره شمالي فضاي تهران به طور عميقي بريده و به سه قسمت جدا از هم تقسيم مي‏كنند.

مقطع شمالي- جنوبي پهنه تهران از نظر شيب‏بندي به پنج منطقه تقسيم مي‏شود:

1-    دامنه كوهستان شميرانات با شيب 10 تا 15 درصد

2-    از تجريش تا تپه‏هاي عباس‏آباد با شيب متوسط 3 تا 5 درصد

3-    از عباس‏آباد تا خيابان انقلاب (كه محور اصلي شرقي- غربي شهر تهران است)

4-    از خيابان انقلاب تا نزديك ري (كه سطح اصلي تهران قديم است) با شيب 2 درصد

5-    از ري تا ورامين با شيب بسيار ملايم 1 درصد تا كناره كوير امتداد مي‏يابد.

borjmillad


ايلات عشاير تهران

شواهد تاريخي بيانگر اين نكته است كه در طول تاريخ، منطقه ري و تهران در مقايسه با مناطقي چون فارس، خراسان و آذربايجان، شاهد حضور ايلات بزرگ نبوده است. اما گويا تا دوره حكومت قاجارها، شعبه‏هاي كوچكي از ايلات متفاوت در اين منطقه ساكن شده‏اند. اعراب ورامين، ميش مست و سمنان از اين گروهند. همچنين درمنابع تاريخي از ايلات هداوند- اصانلو - قراچورلو، گاوباز - شاهسون‏ها و حتي قشقايي و بختياري هم در اطراف تهران سخن به ميان آمده است.

گرايش‏ها و آداب خاص مذهبي

ري و مناطق اطراف آن بدليل موقعيت جغرافيايي و تاريخي و به استناد آثار باستاني برجاي مانده، در گذشته‏هاي دور از پايگاه‏هاي مهم موبدان زردشتي بوده است. دين زردشت و مزدا پرستي در اين منطقه رواج داشته و برپايه متون تاريخي همواره پيروان اقليت مسيحي و يهودي نيز در اين منطقه ساكن بوده‏اند.

ظهور اسلام در اين ناحيه، باعث شد مردم به دين جديد در آيند. وجود امامزاده‏ها و آثار مكتوب تاريخي مؤيد اين نكته است كه شيعيان دركنار اهل تسنن زندگي مي‏گذرانيده‏اند و روابط اين دو گروه مسالمت‏آميز بوده است.

گردشگری تهران

رشد روز افزون جمعيت، افزايش پديده شهرنشيني و انواع استرس و آلودگي‏هاي محيط زيست شهري موجب شده است ساكنان تهران و گردشگران سایر مناطق، منابع طبيعي اطرافتهران را ماوايي جهت رهايي از محيط شهري به شمار آورده و در ايام فراغت،به اين مكان‏ها پناه برند. برخي از جاذبه‌هاي طبيعي يادشده نظير پارك‏هاي ملي و مناطق حفاظت شده استان تهران نه تنها پذيراي بازديد كنندگان و گردشگران داخلی اند بلكه به خاطر ارزش‏ها و قابليت‌هاي زيست محيطي فوق العاده، قابليت بسيار بالايي در جذب گردشگران خارجي دارند.

پارك‏هاي جنگلي تهران عمدتا دست كاشت بوده مورد توجه گردشگران داخلي و بازديدكنندگان محلي اند.اين پارك‏ها جز در موارد معدودي فاقد امكانات و تاسيسات مناسب گردشگري هستند.

مسيرهاي كوه‏پيمايي تهران، ساليانه تعداد كثيري از كوهنوردان را به خود جذب مي‏کنند.در اين ميان مسير كوهنوردي قله دماوند بويژه مسير صعود جنوبي آن از مقبولیت بیشتری برخوردار است و هر سال تعداد كثيري از كوهنوردان بين‏المللي را جذب مي‌نمايد. ساير مسير‌هاي كوهپيمايي استان نيز در صورت مجهز شدن به امكانات و تسهيلات مناسب مي‌تواند علاوه بر گردشگران داخلی، پذیرای گردشگران خارجي هم باشند.

برنامه ريزي و طراحي جهت ايجاد مسير بزرگ كوهپيمايي گردشگري البرز كه كليه ارتفاعات و جاذبه‌هاي طبيعي و كوهستاني شمال استان را به يكديگر متصل نموده و مجهز به امكانات و تسهيلات مناسب گردشگران باشد مي‌تواند شمار قابل توجهي از گردشگران بين المللي را به خود جذب نمايد. ساير مسير‌ها و جاذبه‌هاي طبیعی تهران علی‏رغم فقدان محسوستسهیلات و تاسيسات مناسب گردشگري،گردشگران داخلي زیادی را به خود جدب مي‏نمايند.

پيست‌هاي اسكي و مجموعه‌هاي ورزشي اسكي شمال تهران نيز از قابليت بالايي در جذب گردشگران برخوردارند و سالانه علاوه بر شمار زيادي گردشگران داخلي تعدادي از گردشگران منطقه اي ( كشورهاي عربي) نیز میهمان این پیست‏ها هستند.

بهر حال، مركز تصميم‌گيري‏هاي اصلي و كلان كشور، شهر تهران است. به‏دليل موقعيت ژئوپولتيك تهران در زمينة تصميم‌گيري‏هاي اصلي و كلان كشور، اهداف و راهبردهاي كلان توسعة گردشگري و همچنين طرح‏ها و پروژه‌هاي طراحي شده و در دست اجرا در آن به ميزان بسيار زيادي تحت تأثير عملكرد ساختارهاي سطح ملي قرار گرفته و بيشتر از آنكه عملكرد استاني در اين زمينه اثربخش باشد نقش اهداف، راهبردها و ساختارهاي ملي بر فرايند توسعة گردشگري تهران اثرگذار بودهاست.در بسیاری موارد هماهنگ نمودن اين مجموعه فعاليت‏هاي ملي، مشكل‌تر از سطح استاني است.

تهران پايتختي با پيش از 200 سال قدمت، مركز سياسي کشور، مرکز تجاری- اداری بسياري ازحوزه‌ها و مراكز تفريحي، مؤسسات ورزشي مراكز علمي و تحقيقاتي کشور است. هركدام از اين نهادها داراي ارزش گردشگري و جذابيت ویژه برای جلب ساکنین استان تهران و سایر مناطق کشورند.

بيشترين حجم جاذبه‌هاي سطح ملي استان تهران نيز در شهر تهران استقرار يافته است. اين خود نشان دهنده اهميت نقش مركزيت شهر تهران است. در واقع 2/79 درصد از مجموع 48 جاذبة سطح ملي استان در شهرستان تهران متمركز بوده و شهرستان‏هاي شميرانات و دماوند با اختلاف بسيار فاحشي، هر يك 25/6 درصد از كُل جاذبه‌هاي با عملكرد ملي را در خود جانمايي نموده‌اند.

از بُعد گونه‌شناختي، در تهران غلبه با جاذبه‌هاي انسان‌ساخت است.این جاذبه‏ها عموماً داراي سطح عملكردي ملي و بين‌المللي هستند.بررسی‏های طرح جامع نشان می‏دهد که 34/46 درصد از جاذبه‌هاي استان تهران از نظر گونه‌شناختي جاذبه‌هاي انسان‌ساخت، 8/37 درصد جاذبه‌هاي فرهنگي و 85/15 درصد نيز كه بيشتر مورد بهره‌برداري گردشگران يك روزة ساكن در شهر تهران و با سطح عملكرد محلي هستند، جاذبه‌هاي طبيعي هستند.

غلبة جاذبه‌هاي انسان‌ساخت كه عموماً داراي عملكرد ملي و بين‌المللي بوده و در شهر تهران نيز بيشينة استقرار آنها ديده مي‌شود، اين واقعيت اساسي را بيان مي‌دارد كه توسعة فعاليت‏هاي صنعت گردشگري در مقصدها وابستگي بسيار كمي با توان‌هاي محيطي و فضايي- جغرافيایي دارد و با برنامه‌ريزي خردمندانه و انديشيده مي‌توان با استقرار عناصر و اِلِمان‏هاي ساختة دست بشر به توسعة گردشگري و كسب منافع متعدد آن دست يافت. علاوه بر این با هوشياري در برنامه‌ريزي فضايي مي‌توان نقش ساير شهرستان‏ها را در صنعت گردشگري توسعه داده و از رسوب جمعيت و تراكم فعاليت‏ها در تهران كاست.

بدسامان یافتگی‏ی گردشگری در کشور ما موضوعی کاملاً آشکار است.در شرایطی که همه جا صحبت از جهانگردی به عنوان یکی از بزرگترین صنعت‏های جهان است و انواع منافع اقتصادی- اجتماعی آن از جمله اشتغال، درآمد ارزی، تنوع اقتصاد محلی، ارتباطات فرهنگی و ... را مطرح می‏کنیم و از این که کشورمان در ردیف ده کشور نخست جهان از نظر منابع گردشگری است بر خود می‏بالیم،دستیابی به حدود فقط دو دهم درصد از بیش از 800 میلیون گردشگر بین‏الملل، یک شاهد غیرقابل کتمان برای این ادعا است. طی دهه اخیر تمامی برنامه‏ریزی‏ها، تبلیغات و جهت‏گیری‏های سازمان متولیمدیریت جهانگردی کشور برروی رشد، متمرکز شده است. اما روشن نیست کدام نوع از رشد را خواستاریم؟ گردشگری انبوه؟ گردشگری پایدار متکی به بخش خصوصی؟ و یا گردشگری جامعه‏محور؟ اساساً به نظر می‏رسد بر سر آن که گردشگری چیست؟ اجزای تشکیل دهنده آن کدامند؟ اتفاق نظر نداریم. وقتی ابعاد این اجزاء را تحلیل می‏کنیم تفاوت دیدگاه‏هایمان روشن‏تر می‏شود. مثلاً برخی ممکن است گردشگری را سفری تفریحی برای بازدید از مناظر بدیع طبیعی و فعالیت در هوای آزاد بدانند، در حالی که بعضی دیگر آن را متشکل از دفاتر خدمات سفر و سیستم‏های ترابری می‏دانند. درعین حال گروهی دیگر گردشگری را کل همپیوند شده ای متشکل از همه این عوامل باضافه بسیاری عوامل دیگر تعریف کنند. در هر صورت،گردشگري، اصولا يك فعالیت متکی بر نوآوری و خلاقیت است. ازین روی، جايگزيني‏ی مستمرِ راهبردهايِ کهنه و تنظیم برنامه‏های عملیاتی نوین، در موفقيت اين صنعت، ضرورتی غیرقابل اجتناب است.برای آن که بتوان طرحی نو درافکند باید ماهیتاجزاء این فعالیت، کالبد شکافی و درک شود. وقتی ماهیت گردشگری درک شود امکان بهبود تصویر جامعه به عنوان مقصد گردشگری، فراهم خواهد شد.

عدم وجود زيرساخت‏ها، تسهيلات و خدمات مناسب براي پاسخگويي به تقاضاي بازار گردشگري داخلي (یعنی همه مسافرت‏هاییکه برای گذراندن اوقات فراغت، تفريح، بازديد دوستان و بستگان،زيارت و ... انجام می‏شود)، مشکلاتی (نظیر ترافيک شديد در مسيرهاي اصلي گردشگري کشور، کمبود فضاهاي اقامتي و پذيرايي، تخریب‏های زيست محيطي در مناطق و مقصدهاي گردشگرپذیر، نارضايتي در بين ساکنان محلي، به ويژه در ايام تعطيلات رسمي و پايان هفته‏ها) بوجود آورده است. اين معضلات، که موجب کاهش مطلوبيت سفر براي گردشگران داخلي می‏شودنمادی از رشد گردشگري انبوه،بد ‏برنامه‏گی در استفاده از زمان و مکان‏های گردشگری و مفتون اثرات مثبت اقتصادی جهانگردی بودناست. ناشی از بها دادن بیش از حد به رقم تعداد گردشگران، به جای کیفیت تجربه ای که کسب می‏کنند است. انبوه ويلاها و واحدهاي اقامتي خصوصي در مناطق خوش آب و هوا و برخوردار از مناظر زیبای طبیعی، به عنوان خانه دوم،از دیگر مظاهر این نوع گردشگری بی برنامه است که هم محیط زیست را بشدت تخریب می‏کند و هم عموم مردم را از کسب لذت از مواهب خدادادی محروم می‏سازد.یک نتیجه ملموس این رویکرد در بسیاری از مناطق زیبای کشور آنست که آنچه دیده می‏شود دیوار است و ویلای خصوصی، کمتر از درخت، سبزه و فضای باز، چیزی نصیب عامه مردم می‏شود. خروج نزدیک به سه ميليون نفر از هم‏وطنان از كشور به مقصد كشورهاي همسايه، امارات متحده عربي و تركيه در سال از دیگر مظاهر سامان نیافتگی توسعهگردشگری کشور است.

گردشگری داخلی، نه تنها در ایران که در تمام جهان در حال توسعه است. علاقمندی مردم به گردشگری داخلی، بازتاب اصالت طلبی و قدر دانی آنان از نقش میراث فرهنگی و حراست از هویت ملی است. بنابراین سرمایه گذاری اندیشمندانه برای ایجاد، بهسازی و توسعه زیرساخت‏های گردشگری داخلی به معنی فراهم سازی زمینه وفاق اجتماعی حول هویت ملی و بسترسازی برای توسعه گردشگری بین‏المللی است. اما این توسعه نمی‏تواند با آئین نامه و دستور، از بالا به پایین تحقق یابد. بلکه تنها با لمس و درک منافع مشترک همه بخش‏های تشکیل دهنده صنعت گردشگری یعنی: حمل و نقل، اقامت و پذیرایی، جاذبه‏ها و رویدادها، تفریح و سرگرمی، اطلاعات و خدمات سفر میسر می‏شود. تا زمانی که این بخش‏ها به عنوان یک کل همپیوند درک نشوند انتظار توسعه، رؤیایی عبث است.

هویت، اصالت فرهنگی، سنت‏ها و فرهنگ بومی ساکنین مقصدهای گردشگری، به شدت مورد دگرگونگی و تباهی اند. این‏ها اساس پتانسیل‏های توسعه گردشگری (یعنی آنچه دیگران برای بازدیدشان به یک مقصد می‏آیند) را تشکیل می‏دهند. شناسایی، معرفی و حفاظت از این پتانسیل‏ها ضرورت توسعه پایدار گردشگری است.

گردشگری پایدار نیز مانند اکوتوریسم (بوم گردی) به یک موضوع رایج تبدیل شده که به گونه‏های مختلفی می‏توان به آن نگاه کرد.پایداری، با این معنا همراه است که به بازیافت مواد و صرفه جویی در مصرف انرژی بپردازیم تا از تأثیرات منفی انسان بر محیط و منابع جلوگیری کنیم.توسعه پایدار برای صنعت گردشگری از این مفهوم نشأت می‏گیرد که زندگی حیوانات (که بشر را نیز شامل می‏شود) با محیط زیست،به صورتی جدایی ناپذیر عجین شده و این موضوع قابل توجهی است. از آنجا که بشر به عنوان موجودی متفکر بر زمین مدیریت می‏کند باید کنترل و رهبری این مسئله که چه منطقه و منبعی تا چه اندازه، مورد استفاده قرار بگیرد را نیز بر عهده بگیرد تا بقای آن در بلند مدت نیز رعایت شود.وقتی قاعده‏ی  پایداری برای توسعه‏ی  جهانگردی نوین استفاده ‏شود،به این معناست که تفریحگاه‏ها موجب فرسایش خاک نمی‏شوند، مکان‏های شکننده و زندگی گیاهی و حیوانی نادر برای استفاده جهانگردان تخریب نمی‏شوند بلکه از آنها به عنوان یک منبع پر ارزش استفاده می‏شود،تأسیسات جوار رودخانه‏ها و هتل‏های ساحلی دیگر آب و سواحل را با فاضلاب خود آلوده نمی‏کنند، مردم با رعایت کدهای اخلاقی، با گردشگران و جوامع کسب و کاری رفتارهای درستی را اعمال است. مع‏الوصف، گردشگری نمی‏تواند تمامی مشکلات کشور را حل و چالش‏های پیش روی را مرتفع کند. بعلاوه، اثرات جهانگردی، فقط محدود به اثرات اقتصادی وداد وستد درجامعه میزبان نیست، بلکه ضرورت دارد بدانیم بازدیدکنندگان چگونه برروی فرهنگ جوامع میزبان تاثیر می گذارند.

اقامت، بزرگترین و مشخص‏ترین بخش صنعت گردشگری است. توسعه ساخت و ساز تأسیسات اقامتی هم محبوب‏ترین قسمت برنامه‏های عملیاتی سازمان‏های متولی مدیریت گردشگری، دولت‏ها ست زیرا نتایج آن سریع، ملموس و مشهود است و می‏تواند به عنوان دلیلی برای نمایش تلاش بخش دولتی  و خصوصی در جهت توسعه گردشگری مورد استناد قرار گیرد و مانع اثر ضربات انتقادی منتقدان شود. در حالیکه فعالیت‏های بنیادی، زمان بَرَند و شاید به این دلیل، ارجحیتی برای متولیان کم طاقت بخش گردشگری کشور ندارند.نا گفته نماند که انواع اشتغالات در بخش هتل‏داری نیز به اندازه انواع تأسیسات اقامتی، متنوع شده اند و سطوح مختلف تخصصی از پذیرش گرفته تا غذا و نوشابه را در بر می‏گیرند.این اشتغال آفرینی، خود جاذبه توجیه کننده روی آوری به هتل سازی است.

یکی از لغات و مقوله‏های جدیدی که وارد فرهنگ و لغت نامه گردشگری شده و جهان را دربر می گیرد، "اکوتوریسم" است. ابعاد معنی و تفسیراکوتوریسم(بوم‏گردی) مانند مبحث جهانگردی پایدار هنوز مبهم است هرچند این دو یکدیگر را همپوشی می‏کنند . اکوتوریسم هم اصولاَ مانند جهانگردی پایدار موجب حفاظت ازمحیط زیست می‏شود، ولی تفاوت‏های آنبا پایداری،توجه و علاقه بازرگانان، توسعه دهندگان، توزیع کنندگان، مدیران تورها و پژوهشگران را جلب کرده است.علیرغم این که به نظر می‏آید اکوتوریسم مبحثی مربوط به دوران اخیر باشد ولی مفهوم تعادل در استفاده گردشگران از منابع، در عین حفظ و نگهداری آن منابع به سال ها پیش برمی‏گردد.یکی از عناصر عملکرد اکوتوریسم نقش شرکت‏های مسافرتی و آژانس‏هاست که نیاز به یک برنامه ریزی بلند مدت دارند.ترتیب دهندگان تورهای گردشگری بوم‏گردی، نسبت به وسعت و میزان مدیریت بازدیدکنندگانشان در محیط‏های خاص بایدبسیار آکاهانه و آینده‏نگر عمل ‏کنند.اگرچه بسیاری از آن‏ها مسؤولیت خود را نسبت به اصول اساسی طبیعت گردی ‏پذیرفته‏اند مع‏هذا گرایش به کاهش هزینه‏ها و تمایل به افزایش درآمد، مانع رعایت بسیاری از استانداردهای حفاظت محیطی است.بطور حتم، همه‏ی نگرانی‏هانمیتواند بکمک استانداردهای برنامه ریزی حل شود اما هرنگاهی به آ ینده‏ی  جهانگردی بدون توجه به برنامه ریزی،موجد مشکلات بالقوه ای خواهد بود.

پديده دیگری که لازمست مورد توجه ذی‏نفعان توسعه گردشگری کشور باشدجهانی شدگی است. جهانی شدن،در واقع فرايندي است كه از در هم آميختن فرهنگي به وجود مي­آيد و از قطب‌هاي جهاني غرب به سمت كشورهاي پيراموني در حركت است.در مسیر خود تغييرات شتابان، گسترده و عمیقی را در همه اشكال زندگي بشر پديد مي‌آورد. به طوري كه به نظر مي‌رسد نه هيچ گوشه‌اي از جهان و نه هيچ بعدي از ابعاد پيچيده زندگي بشر به لحاظ سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي از دست به گريبان شدن با آن در امان نمي‌ماند.

جهاني شدن پی‏آمد‌هاي مثبت زيادي برای كشورهاي در حال توسعه دارد:جلب سرمايه، انتقال اطلاعات، فناوری و توسعه كارآفريني برخی از اشکال این اثرات است. يكي از جنبه‌هاي ظهور سريع جهاني شدن، تغييرات فناوری و فناوری اطلاعات است. اينترنت به بنگاه‏های كوچك (در كشورهاي در حال توسعه) اجازه تبليغ محصولات خود در بازارهاي جديد راداده و قدرت بيشتري براي گردشگري در كشورهاي در حال توسعه فراهم آورده است.

در عصر جهاني شدن، در فرآيند توسعه گردشگري، بازيگراني بطور مستقيم يا غير مستقيم مشاركت دارند. شامل آژانس‌هاي بين‌المللي، بخش خصوصي، گروه هاي بومي، NGO ها و گردشگران. اين بازيگران ارزش‌ها و اهداف خاص خود را دارند كه طبيعتا بر عملكرد آن‌ها تاثير گذار است. این هدف‏ها و منافع، لزوماً همواره همسو نیستند و برای آن که تناقضاتشان مانع توسعه گردشگری نشود لازم است بین آنها سازش‏هایی بعمل آید. چارچوب این سازش‏ها را سیاست‏های کلی مشخص می‏کند.اگر كشور خواستار ورود به بازار گردشگري جهاني باشد و بخواهد مرزهايش را بر روي شرکت های چند مليتي باز كند، ممكن است مجبور به پذیرش کاستن از قدرت حكومت ملی شود.

گردشگري وسیله گران‏بهایی برای توسعه است كه توسط خيلي از كشورها فعالانه‌ دنبال مي‌شود. با این همه تجربه حاکی از آنست که هرگونه توسعه كه در يك مقصد كارآمد است، ممكن است در مقصد ديگر كارآمد نباشد. رابطه بين گردشگري و توسعه يك رابطه چند وجهي است، همانطوريكه نظريه‌ها، ارزش‌ها، نقش‌ها، قدرت، استراتژي‌ها، سياست‌ها، برنامه‌ها، جوامع و محيط‌ها همه و همه در يك سيستم جهاني پويا بر هم تاثير متقابل دارند. كشف اثر اين مفاهيم در درك بهتر ماهيت معضلات و مشکلات توسعه گردشگري كمك شاياني مي‌كند.