 |
دکتر حمید ضرغام بروجنی- عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
|
فروردین 92 |
عضو هیدت علمی گروه مدیریت جهانگردی دانشگاه علامه طباطبایی
|
جهانگردی اگر به درستی در راهبردهای توسعه کشور جایگیرد میتواند اساس نظامهای مولدی با هدف ریشه کنی فقر و همپیوند سازی کشورهای در حال توسعه قرار گیرد.
سامان یافتگی گردشگری در کشور ما به رویایی دست نیافتنی بدل شده. برنامهریزیها، تبلیغات و مدیریت جهانگردی کشور بر روی رشد، متمرکز شده اما معلوم نیست کدام نوع از رشد را خواستاریم. گردشگري، اصولا يك صنعت متکی بر نوآوری و خلاقیت است. ازین روی، جايگزيني راهبردهاي کهنه و تنظیم برنامه های عملیاتی، در موفقيت اين صنعت، ضرورتی غیرقابل اجتناب است.
عدم وجود زيرساختها، تسهيلات و خدمات مناسب براي پاسخگويي به تقاضاي بازار گردشگري داخلي، منظورم همه مسافرتهایی است که برای گذراندن اوقات فراغت، تفريح، بازديد دوستان و بستگان، زيارت و ... انجام میشود، مشکلاتی نظیر ترافيک شديد در مسيرهاي اصلي گردشگري کشور، کمبود فضاهاي اقامتي و پذيرايي، تخریبهای زيست محيطي در مناطق و مقصدهاي گردشگري کشور، ايجاد نارضايتي در بين ساکنان محلي، به ويژه در ايام تعطيلات رسمي و پايان هفتهها بوجود آورده است. اين معضلات، که موجب کاهش مطلوبيت سفر براي گردشگران داخلي میشود ناشی از رشد گردشگري انبوه، بیبرنامهگی در استفاده از زمان و مکانهای گردشگری و مفتون اثرات مثبت اقتصادی جهانگردی بودن است. ناشی از بها دادن بیش از حد به ارقام تعداد گردشگران است نه به کیفیت تجربه ای که کسب میکنند. انبوه ويلاها و واحدهاي اقامتي خصوصي در مناطق خوش آب و هوا و برخوردار از مناظر زیبای طبیعی از دیگر مظاهر این نوع گردشگری بی برنامه است که هم محیط زیست را بشدت تخریب میکند و هم عموم مردم را از کسب لذت از مواهب خدادادی محروم میسازد. در بسیاری از مناطق زیبای کشور آنچه دیده میشود دیوار است و ساختمان، کمتر از درخت و سبزه، چیزی نصیب عامه مردم میشود. خروج نزدیک به سه ميليون نفر از هموطنان از كشور به مقصد كشورهاي همسايه، امارات متحده عربي و تركيه در سال از دیگر آثار سامان نیافتگی توسعه گردشگری کشور است.
گردشگری داخلی، در تمام جهان در حال توسعه است. علاقمندی مردم به گردشگری داخلی، بازتاب اصالت طلبی و قدر دانی آنان از نقش میراث فرهنگی و حراست از هویت ملی است. بنابراین سرمایه گذاری اندیشمندانه برای ایجاد، بهسازی و توسعه زیرساختهای گردشگری داخلی به معنی فراهم سازی زمینه وفاق اجتماعی حول هویت ملی و بسترسازی برای توسعه گردشگری بینالمللی است. اما این توسعه نمیتواند با آئین نامه و دستور و از بالا به پایین تحقق یابد بلکه تنها با لمس و درک منافع مشترک همه بخشهای تشکیل دهنده صنعت گردشگری یعنی: حمل و نقل، اقامت و پذیرایی، جاذبهها و رویدادها، تفریح و سرگرمی، اطلاعات و خدمات سفر میسر میشود.
بطور حتم، همهی نگرانیها نمیتواند بکمک استانداردهای برنامه ریزی حل شود اما هر نگاهی به آ یندهی جهانگردی بدون توجه به برنامه ریزی شامل مشکلات بالقوه ای خواهد بود.
اقامت، بزرگترین و سریعالرشدترین بخش صنعت گردشگری است. توسعه ساخت و ساز تأسیسات اقامتی هم محبوبترین قسمت برنامههای عملیاتی دولت است به این دلیل که نتایج آن سریع، ملموس و مشهود است و میتواند به عنوان دلیلی مبنی بر تلاش بخش دولتی و خصوصی برای توسعه گردشگری مورد استناد قرار گیرد و مانع اثر ضربات انتقادی منتقدان شود. در حالیکه فعالیتهای بنیادی، زمان برند و به این دلیل، ارجحیتی برای متولیان عجول بخش گردشگری کشور ندارند. نا گفته نماند که انواع اشتغالات در این بخش نیز به اندازه انواع تأسیسات اقامتی، متنوع شده اند و سطوح مختلف تخصصی از پذیرش گرفته تا غذا و نوشابه را در بر میگیرند. این اشتغال آفرینی، خود جاذبه توجیه کننده روی آوری به هتل سازی است.
یکی از لغات و مقولههای جدیدی که وارد فرهنگ و لغت نامه گردشگری شده و جهان را دربر می گیرد، "اکوتوریسم" است. ابعاد معنی و تفسیر اکوتوریسم (بومگردی) مانند مبحث جهانگردی پایدار هنوز مبهم است هرچند این دو یکدیگر را همپوشی میکنند . اکوتوریسم هم اصولاَ مانند جهانگردی پایدار موجب حفاظت ازمحیط زیست میشود، ولی تفاوتهای آن با پایداری، توجه و علاقه بازرگانان، توسعه دهندگان، توزیع کنندگان، مدیران تورها و پژوهشگران را جلب کرده است. علیرغم این که به نظر میآید اکوتوریسم مبحثی مربوط به دوران اخیر باشد ولی مفهوم تعادل در استفاده توریستها از منابع، در عین حفظ و نگهداری آن منابع به سال ها پیش بر میگردد. یکی از عناصر عملکرد اکوتوریسم نقش شرکتهای مسافرتی و آژانسهاست که نیاز به یک برنامه ریزی بلند مدت دارند. ترتیب دهندگان تورهای گردشگری بومگردی، نسبت به وسعت و میزان مدیریت بازدیدکنندگانشان در محیطهای خاص باید بسیار آکاهانه و آیندهنگر عمل کنند. اگرچه بسیاری از آنها مسؤولیت خود را نسبت به اصول اساسی طبیعت گردی پذیرفتهاند معهذا گرایش به کاهش هزینهها و تمایل به افزایش درآمد مانع رعایت بسیاری از استانداردهای حفاظت محیطی است.
گردشگری پایدار نیز مانند اکوتوریسم به یک موضوع رایج تبدیل شده که به گونههای مختلفی میتوان به آن نگاه کرد. پایداری، با این معنا همراه است که به بازیافت مواد و صرفه جویی در مصرف انرژی بپردازیم تا از تأثیرات منفی انسان بر محیط و منابع جلوگیری کنیم. توسعه پایدار برای صنعت گردشگری از این مفهوم نشأت میگیرد که زندگی حیوانات (که بشر را نیز شامل میشود) با محیط زیست، به صورتی جدایی ناپذیر عجین شده و این موضوع قابل توجهی است. از آنجا که بشر به عنوان موجودی متفکر بر زمین مدیریت میکند باید کنترل و رهبری این مسئله که چه منطقه و منبعی مورد استفاده قرار بگیرد را نیز بر عهده بگیرد تا بقای آن در بلند مدت نیز رعایت شود. وقتی قاعدهی پایداری برای توسعهی جهانگردی نوین استفاده شود، به این معناست که هتلهای ساحلی دیگر سواحل را با فاضلاب خود آلوده نمیکنند، تفریحگاهها موجب فرسایش خاک نمیشوند و مکانهای شکننده و زندگی گیاهی و حیوانی نادر برای استفاده جهانگردان، تخریب نمیشوند بلکه از آنها به عنوان یک منظره استفاده میشود.
پديده دیگری که لازمست مورد توجه برنامهریزان توسعه گردشگری کشور باشد جهانی شدگی است. جهانی شدن، در واقع فرايندي است كه از در هم آميختن فرهنگي به وجود ميآيد و از قطبهاي جهاني غرب به سمت كشورهاي پيراموني در حركت است و در روند خود تغييرات شتابان، گسترده و سختی را در سراسر جهان در همه اشكال زندگي بشر پديد ميآورد. به طوري كه به نظر ميرسد نه هيچ گوشهاي از جهان و نه هيچ بعدي از ابعاد پيچيده زندگي بشر به لحاظ سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي از دست به گريبان شدن با آن در امان نميمانند.
بدسامان یافتگیی گردشگری در کشور ما موضوعی کاملاً آشکار است.در شرایطی که همه جا صحبت از جهانگردی به عنوان یکی از بزرگترین صنعتهای جهان است و انواع منافع اقتصادی- اجتماعی آن از جمله اشتغال، درآمد ارزی، تنوع اقتصاد محلی، ارتباطات فرهنگی و ... را مطرح میکنیم و از این که کشورمان در ردیف ده کشور نخست جهان از نظر منابع گردشگری است بر خود میبالیم،دستیابی به حدود فقط دو دهم درصد از بیش از 800 میلیون گردشگر بینالملل، یک شاهد غیرقابل کتمان برای این ادعا است. طی دهه اخیر تمامی برنامهریزیها، تبلیغات و جهتگیریهای سازمان متولیمدیریت جهانگردی کشور برروی رشد، متمرکز شده است. اما روشن نیست کدام نوع از رشد را خواستاریم؟ گردشگری انبوه؟ گردشگری پایدار متکی به بخش خصوصی؟ و یا گردشگری جامعهمحور؟ اساساً به نظر میرسد بر سر آن که گردشگری چیست؟ اجزای تشکیل دهنده آن کدامند؟ اتفاق نظر نداریم. وقتی ابعاد این اجزاء را تحلیل میکنیم تفاوت دیدگاههایمان روشنتر میشود. مثلاً برخی ممکن است گردشگری را سفری تفریحی برای بازدید از مناظر بدیع طبیعی و فعالیت در هوای آزاد بدانند، در حالی که بعضی دیگر آن را متشکل از دفاتر خدمات سفر و سیستمهای ترابری میدانند. درعین حال گروهی دیگر گردشگری را کل همپیوند شده ای متشکل از همه این عوامل باضافه بسیاری عوامل دیگر تعریف کنند. در هر صورت،گردشگري، اصولا يك فعالیت متکی بر نوآوری و خلاقیت است. ازین روی، جايگزينيی مستمرِ راهبردهايِ کهنه و تنظیم برنامههای عملیاتی نوین، در موفقيت اين صنعت، ضرورتی غیرقابل اجتناب است.برای آن که بتوان طرحی نو درافکند باید ماهیتاجزاء این فعالیت، کالبد شکافی و درک شود. وقتی ماهیت گردشگری درک شود امکان بهبود تصویر جامعه به عنوان مقصد گردشگری، فراهم خواهد شد.
عدم وجود زيرساختها، تسهيلات و خدمات مناسب براي پاسخگويي به تقاضاي بازار گردشگري داخلي (یعنی همه مسافرتهاییکه برای گذراندن اوقات فراغت، تفريح، بازديد دوستان و بستگان،زيارت و ... انجام میشود)، مشکلاتی (نظیر ترافيک شديد در مسيرهاي اصلي گردشگري کشور، کمبود فضاهاي اقامتي و پذيرايي، تخریبهای زيست محيطي در مناطق و مقصدهاي گردشگرپذیر، نارضايتي در بين ساکنان محلي، به ويژه در ايام تعطيلات رسمي و پايان هفتهها) بوجود آورده است. اين معضلات، که موجب کاهش مطلوبيت سفر براي گردشگران داخلي میشودنمادی از رشد گردشگري انبوه،بد برنامهگی در استفاده از زمان و مکانهای گردشگری و مفتون اثرات مثبت اقتصادی جهانگردی بودناست. ناشی از بها دادن بیش از حد به رقم تعداد گردشگران، به جای کیفیت تجربه ای که کسب میکنند است. انبوه ويلاها و واحدهاي اقامتي خصوصي در مناطق خوش آب و هوا و برخوردار از مناظر زیبای طبیعی، به عنوان خانه دوم،از دیگر مظاهر این نوع گردشگری بی برنامه است که هم محیط زیست را بشدت تخریب میکند و هم عموم مردم را از کسب لذت از مواهب خدادادی محروم میسازد.یک نتیجه ملموس این رویکرد در بسیاری از مناطق زیبای کشور آنست که آنچه دیده میشود دیوار است و ویلای خصوصی، کمتر از درخت، سبزه و فضای باز، چیزی نصیب عامه مردم میشود. خروج نزدیک به سه ميليون نفر از هموطنان از كشور به مقصد كشورهاي همسايه، امارات متحده عربي و تركيه در سال از دیگر مظاهر سامان نیافتگی توسعهگردشگری کشور است.
گردشگری داخلی، نه تنها در ایران که در تمام جهان در حال توسعه است. علاقمندی مردم به گردشگری داخلی، بازتاب اصالت طلبی و قدر دانی آنان از نقش میراث فرهنگی و حراست از هویت ملی است. بنابراین سرمایه گذاری اندیشمندانه برای ایجاد، بهسازی و توسعه زیرساختهای گردشگری داخلی به معنی فراهم سازی زمینه وفاق اجتماعی حول هویت ملی و بسترسازی برای توسعه گردشگری بینالمللی است. اما این توسعه نمیتواند با آئین نامه و دستور، از بالا به پایین تحقق یابد. بلکه تنها با لمس و درک منافع مشترک همه بخشهای تشکیل دهنده صنعت گردشگری یعنی: حمل و نقل، اقامت و پذیرایی، جاذبهها و رویدادها، تفریح و سرگرمی، اطلاعات و خدمات سفر میسر میشود. تا زمانی که این بخشها به عنوان یک کل همپیوند درک نشوند انتظار توسعه، رؤیایی عبث است.
هویت، اصالت فرهنگی، سنتها و فرهنگ بومی ساکنین مقصدهای گردشگری، به شدت مورد دگرگونگی و تباهی اند. اینها اساس پتانسیلهای توسعه گردشگری (یعنی آنچه دیگران برای بازدیدشان به یک مقصد میآیند) را تشکیل میدهند. شناسایی، معرفی و حفاظت از این پتانسیلها ضرورت توسعه پایدار گردشگری است.
گردشگری پایدار نیز مانند اکوتوریسم (بوم گردی) به یک موضوع رایج تبدیل شده که به گونههای مختلفی میتوان به آن نگاه کرد.پایداری، با این معنا همراه است که به بازیافت مواد و صرفه جویی در مصرف انرژی بپردازیم تا از تأثیرات منفی انسان بر محیط و منابع جلوگیری کنیم.توسعه پایدار برای صنعت گردشگری از این مفهوم نشأت میگیرد که زندگی حیوانات (که بشر را نیز شامل میشود) با محیط زیست،به صورتی جدایی ناپذیر عجین شده و این موضوع قابل توجهی است. از آنجا که بشر به عنوان موجودی متفکر بر زمین مدیریت میکند باید کنترل و رهبری این مسئله که چه منطقه و منبعی تا چه اندازه، مورد استفاده قرار بگیرد را نیز بر عهده بگیرد تا بقای آن در بلند مدت نیز رعایت شود.وقتی قاعدهی پایداری برای توسعهی جهانگردی نوین استفاده شود،به این معناست که تفریحگاهها موجب فرسایش خاک نمیشوند، مکانهای شکننده و زندگی گیاهی و حیوانی نادر برای استفاده جهانگردان تخریب نمیشوند بلکه از آنها به عنوان یک منبع پر ارزش استفاده میشود،تأسیسات جوار رودخانهها و هتلهای ساحلی دیگر آب و سواحل را با فاضلاب خود آلوده نمیکنند، مردم با رعایت کدهای اخلاقی، با گردشگران و جوامع کسب و کاری رفتارهای درستی را اعمال است. معالوصف، گردشگری نمیتواند تمامی مشکلات کشور را حل و چالشهای پیش روی را مرتفع کند. بعلاوه، اثرات جهانگردی، فقط محدود به اثرات اقتصادی وداد وستد درجامعه میزبان نیست، بلکه ضرورت دارد بدانیم بازدیدکنندگان چگونه برروی فرهنگ جوامع میزبان تاثیر می گذارند.
اقامت، بزرگترین و مشخصترین بخش صنعت گردشگری است. توسعه ساخت و ساز تأسیسات اقامتی هم محبوبترین قسمت برنامههای عملیاتی سازمانهای متولی مدیریت گردشگری، دولتها ست زیرا نتایج آن سریع، ملموس و مشهود است و میتواند به عنوان دلیلی برای نمایش تلاش بخش دولتی و خصوصی در جهت توسعه گردشگری مورد استناد قرار گیرد و مانع اثر ضربات انتقادی منتقدان شود. در حالیکه فعالیتهای بنیادی، زمان بَرَند و شاید به این دلیل، ارجحیتی برای متولیان کم طاقت بخش گردشگری کشور ندارند.نا گفته نماند که انواع اشتغالات در بخش هتلداری نیز به اندازه انواع تأسیسات اقامتی، متنوع شده اند و سطوح مختلف تخصصی از پذیرش گرفته تا غذا و نوشابه را در بر میگیرند.این اشتغال آفرینی، خود جاذبه توجیه کننده روی آوری به هتل سازی است.
یکی از لغات و مقولههای جدیدی که وارد فرهنگ و لغت نامه گردشگری شده و جهان را دربر می گیرد، "اکوتوریسم" است. ابعاد معنی و تفسیراکوتوریسم(بومگردی) مانند مبحث جهانگردی پایدار هنوز مبهم است هرچند این دو یکدیگر را همپوشی میکنند . اکوتوریسم هم اصولاَ مانند جهانگردی پایدار موجب حفاظت ازمحیط زیست میشود، ولی تفاوتهای آنبا پایداری،توجه و علاقه بازرگانان، توسعه دهندگان، توزیع کنندگان، مدیران تورها و پژوهشگران را جلب کرده است.علیرغم این که به نظر میآید اکوتوریسم مبحثی مربوط به دوران اخیر باشد ولی مفهوم تعادل در استفاده گردشگران از منابع، در عین حفظ و نگهداری آن منابع به سال ها پیش برمیگردد.یکی از عناصر عملکرد اکوتوریسم نقش شرکتهای مسافرتی و آژانسهاست که نیاز به یک برنامه ریزی بلند مدت دارند.ترتیب دهندگان تورهای گردشگری بومگردی، نسبت به وسعت و میزان مدیریت بازدیدکنندگانشان در محیطهای خاص بایدبسیار آکاهانه و آیندهنگر عمل کنند.اگرچه بسیاری از آنها مسؤولیت خود را نسبت به اصول اساسی طبیعت گردی پذیرفتهاند معهذا گرایش به کاهش هزینهها و تمایل به افزایش درآمد، مانع رعایت بسیاری از استانداردهای حفاظت محیطی است.بطور حتم، همهی نگرانیهانمیتواند بکمک استانداردهای برنامه ریزی حل شود اما هرنگاهی به آ یندهی جهانگردی بدون توجه به برنامه ریزی،موجد مشکلات بالقوه ای خواهد بود.
پديده دیگری که لازمست مورد توجه ذینفعان توسعه گردشگری کشور باشدجهانی شدگی است. جهانی شدن،در واقع فرايندي است كه از در هم آميختن فرهنگي به وجود ميآيد و از قطبهاي جهاني غرب به سمت كشورهاي پيراموني در حركت است.در مسیر خود تغييرات شتابان، گسترده و عمیقی را در همه اشكال زندگي بشر پديد ميآورد. به طوري كه به نظر ميرسد نه هيچ گوشهاي از جهان و نه هيچ بعدي از ابعاد پيچيده زندگي بشر به لحاظ سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي از دست به گريبان شدن با آن در امان نميماند.
جهاني شدن پیآمدهاي مثبت زيادي برای كشورهاي در حال توسعه دارد:جلب سرمايه، انتقال اطلاعات، فناوری و توسعه كارآفريني برخی از اشکال این اثرات است. يكي از جنبههاي ظهور سريع جهاني شدن، تغييرات فناوری و فناوری اطلاعات است. اينترنت به بنگاههای كوچك (در كشورهاي در حال توسعه) اجازه تبليغ محصولات خود در بازارهاي جديد راداده و قدرت بيشتري براي گردشگري در كشورهاي در حال توسعه فراهم آورده است.
در عصر جهاني شدن، در فرآيند توسعه گردشگري، بازيگراني بطور مستقيم يا غير مستقيم مشاركت دارند. شامل آژانسهاي بينالمللي، بخش خصوصي، گروه هاي بومي، NGO ها و گردشگران. اين بازيگران ارزشها و اهداف خاص خود را دارند كه طبيعتا بر عملكرد آنها تاثير گذار است. این هدفها و منافع، لزوماً همواره همسو نیستند و برای آن که تناقضاتشان مانع توسعه گردشگری نشود لازم است بین آنها سازشهایی بعمل آید. چارچوب این سازشها را سیاستهای کلی مشخص میکند.اگر كشور خواستار ورود به بازار گردشگري جهاني باشد و بخواهد مرزهايش را بر روي شرکت های چند مليتي باز كند، ممكن است مجبور به پذیرش کاستن از قدرت حكومت ملی شود.
گردشگري وسیله گرانبهایی برای توسعه است كه توسط خيلي از كشورها فعالانه دنبال ميشود. با این همه تجربه حاکی از آنست که هرگونه توسعه كه در يك مقصد كارآمد است، ممكن است در مقصد ديگر كارآمد نباشد. رابطه بين گردشگري و توسعه يك رابطه چند وجهي است، همانطوريكه نظريهها، ارزشها، نقشها، قدرت، استراتژيها، سياستها، برنامهها، جوامع و محيطها همه و همه در يك سيستم جهاني پويا بر هم تاثير متقابل دارند. كشف اثر اين مفاهيم در درك بهتر ماهيت معضلات و مشکلات توسعه گردشگري كمك شاياني ميكند.